ما روز به روز از طبیعتمان دورتر می شویم، یعنی قبلا شده ایم و حالا داریم مکافاتش را می بینیم. ما از ذات طبیعی خود دور شده ایم. برای اینکه بیش از حد آرزو و بیش از اندازه آگاهی داریم!‏ ما برای ارضای آرزوهای خود به دنبال شادی می گردیم. اما زمانی که می کوشیم آرزو های بیش از اندازه ی خود را ارضاء کنیم، نتیجه ی متضادی بدست می آید.‏
وقتی می خواهیم غذا بخوریم می توانیم یک یا دو مزه، یک یا دو غذا مثل گوشت و سبزی را بخوریم و لذت ببریم. اوضاع زمانی خراب می شود که شهوت آرزویمان ما را مجبور می کند بخواهیم پنج مزه را با هم تجربه کنیم!‏ ( تابحال زاپاتا خورده اید؟!‏) ‏آنگاه بجای لذت تنها خودمان را پُر می کنیم و بعد برآشفته می شویم، زیرا دچار فراخواهی و اشباع شده ایم که حواسمان از درک آن عاجز است.‏

Comments (0)