زندگی ما مثل دانه های غبار است در یک اتاق کوچک و تنگ. در هم می لولیم و هیچ قانونی برای حرکاتمان، برای بودنمان وجود ندارد. زندگی مان حرکتی است براونی و تصادفی. همگی در حجمی انبوه از دانه های بی شمار دیگر سردرگمیم. با کوچکترین بادی تشویش برمان می دارد و حرکاتمان شتاب می گیرد و حتی تراژدی زندگیمان این است که برخلاف تمام اجزای دیگر طبیعت جاذبه روی ما تاثیری ندارد. نمی توانیم به زمین بنشینیم. نمی توانیم آرامش داشته باشیم...‏

Comments (0)