از شما خواهش می کنم اگر تنهائید تنها بمانید... اگر سمت آدم ها رفتید دیگر راه بازگشتی ندارید... شما هستید و عادت به دیگران و طرد شدن و تنهایی های رنج آور... خواهش می کنم این تنهایی آرامش بخشتان را با تنهایی عذاب آور عوض نکنید... حال امشب من روزی یک داستان می شود... هر چند در آن هیچ اتفاقی برای هیچ کس نمی افتد...‏ می خواهم ترفند های کثیفشان را رسوا کنم... ‏تک تکشان را و در آخر خودم را

Comments (1)

On August 19, 2010 at 3:06 AM , عمو آلبرت said...

کاش اینها را زودتر می دانستم...کاش کسی زودتر خواهش می کرد...