کیسه ی زباله ی امروزم سبک بود. شاید سبک ترین کیسه ی زباله ی تمام زندگیم. اما تابحال هیچ کیسه ای آنقدر روی دوشم سنگینی نمی کرد. دیروز کنار خیابان بساط میوه فروشی بود. دهانم آب افتاد. من و من کنان به فروشنده گفتم کمی تمشک می خواهم. پرسید چقدر؟ گفتم آنقدری که دو تا آدمی که عاشق تمشک هستند یک دل سیر تمشک بخورند.
می دانی... تمشک ها عمر کوتاهی دارند...
1:34 AM |
Category: |
0
comments
Comments (0)