مردی جوان با پلیوری سفید و کیفی سیاه در تاریکیه خیابانی خلوت راه می رود. دو دختر داف ِ خوش گریم شده با پالتوهایی مشکی و شالهایی سفید به همراه سگی کوچک و سفید هم از روبرو به سمت مرد می آیند ... به یکدیگر نزدیک می شوند، نگاه ها عوض می شود، راه رفتن ها کند تر می شود، افکار سکوت می کنند و دو دختر نا آشنا می شوند. مرد تقریبا می ایستد. به سگ نگاه می کند، لبخند می زند و می رود

Comments (0)