اینطور هست که من گاها دوست دارم قبل از شروع پخش کردن داستانم یه چیزهایی بگم. داستانی که به تازگی مشغول نوشتنش هستم نه محصول تخیل یا یک تفریح ساده ی ذهنی که حاصل عمیق ترین دغدغه های گسیخته ی ذهنیم بوده و نوشتن آن با تمام حفره های روانیم عجین شده. در این داستان من تا انجا پیش می روم که خودم را گاها قربانی درک برخی مفاهیم دیوانه کننده می کنم. خودم را برای آن بستری می سازم تا حسابی ذهنم را هم بزند و به جای اینکه فاعل باشم مفعولم. این داستان را من ننوشته ام. این داستان است که دارد من را می نویسد و من به تدریج نوشته می شوم و آن را می نویسم و گاها دچار انچنان گسیخته گی می شوم که لحظه ای خودم را گم می کنم و زندگی چنیدیست برایم دشوار شده. اما خیال می کنم این بهایی است که باید همیشه برای یک نوشته پرداخت. ‏شما دارید این بها را می خوانید.‏

Comments (0)