انتظار از آن واژه هایی است که اسمش بی خود بد در رفته. انتظار در زندگی به اندازه ی خود این واژه مهم است. بدون انتظار زندگی ستاره ی سرد و بی روحی می شود که نه میل نور افشانی دارد و نه خواست روشنایی. در اعماق تاریکی اطرافش غرق می شود و تنها زجر بودن را تجربه می کند. اما انتظار می تواند باعث شود در ذهنمان شوری باشد، گرمایی باشد، تصوری باشد، میل و آرزویی باشد، نیاز قابل ارضایی باشد و نیمی از زندگی! اما همین انتظار چون کشیده شود باعث درد و رنج شده و همان زجر بودن را حتی بدتر از نبودنش به رخمان می کشد. مسئله این است که انتظار هم مثل عشق است. باید آن را داشت ولی نباید به دنبال آن بود!‏ باید همیشه منتظر بود ولی نباید انتظار کشید!‏

Comments (0)