آدمها موجوداتی صادق و دوست داشتنی اند. آنها اصولا دگرخواه و خانواده دوستند. در میان حیوانات یگانه حیوانی هستند که تنها با یک انسان از نوع جنس مخالف رابطه برقرار می کنند و همیشه به او وفادارند. همچنین در مقایسه با دیگر حیوانها انسان کمترین خشونت را دارد. آدمها ریگی در کفش ندارند و همانی هستند که می بینید. شایعاتی که نویسنده ها و روانشناسان در موردش گفته اند همه از اساس نادرست و خزعبل است. مثلا ادعا می کنند آدمها ماسک به چهره می زنند. می گویند هر آدمی دوست دارد در هر محیطی و در مجاورت آدمهایی دیگر برای خود شخصیتی بسازد و به چهره بزند و وقتی محیط عوض شد ماسک قبلی را در می آورد و ماسک جدیدی به چهره می زند. خصوصا تاکید می کنند نسل جدید آدم هایی که نصف عمرشان را پای اینترنت و دنیای مجازی می گذرانند دوست دارند ماسک جدیدی بزنند و شخصیتی از خود بسازند که کاملا متفاوت از آن چیزیست که دوستان و آشنایان از آنها دیده اند. این ماسک جدید شدیدا اجتماعی و رک و اعتراف کننده و شجاع است و تمام تلاشش را می کند تا شناخته نشود و در عین حال شناسانده شود!
راستی جدیدا دقت کرده اید آدمها چقدر صلح جو و انسانند!؟
اکثر روزهای سال را که نگاه کنید جنگی در کار نیست و اگر هم جنگ باشد برای آزادی و رفاه مردم افغانستان و عراق و کشور های عقب افتاده است و اصلا نفت و قدرت و استعمار و القاء تفکر شایعه است.
کشور ما هم آرامترین روزهای تاریخ چندهزار ساله ی خود را پشت سر می گذارد و گه گاه، وقتی مردم نسبت به موضوعی اعتراض دارند و یا می خواهند اظهار عقیده کنند، حکومت نیروهایی مجهز به ساندیس و آب معدنی و دسته گُل و ضبط صوت و دوربین فیلم برداری را می فرستد تا اظهارات مردم را ثبت و ضبط کنند و از جمعیت معترض با ساندیس و آب و کیک کشمشی پذیرایی کنند.
از هنگامی که رشد اقتصادیمان سر به فلک گذاشته و دیگر هیچ بی سواد و گرسنه و بیکاری در کشور یافت نمی شود، هنر هم پیشرفتهای زیادی کرده و اخیرا در سینماها به جای ژانر سنتی"اجتماعی-ایرانی-سرکاری"، فیلم های جدید جعفر پناهی و آثار کیارستمی و فیلم های پرخرج و عجیب چندتائی کارگردان نوپا و با استعداد نشان داده می شود. و حتی فیلم گوست رایتر پولانسکی و آلیس در سرزمین عجایب تیم برتون، همزمان با اروپا و دیگر کشورها با صدای دالبی سوراند و بدون هرگونه سانسور صحنه ای و مفهومی، چندیست به روی پرده رفته. مردم دیگر آنقدر بهشان خوش گذشته که فرودگاه ها از بس مسافر ندارند درشان را تخته کرده اند و اصلا یک نفر هم حاضر نیست چنین بهشتی را رها کند...
حیف که کم کم باید برای به در کردن نحسی روز سیزده که تنها روز نحس سال است آماده شوم و بروم و کمی با هموطنان با ادب و انسان دوست و شاد و سرخوش خودم گپ و گفتگویی در دامان طبیعت بکر و دست نخورده ی اطراف شهر داشته باشم، وگرنه می نشستم و در مورد خیلی تحولات مهم دیگری که در انسان رخ داده صحبت می کردم:
از مجانی شدن فاحشه ها و تغییر معنی اسمشان و باز شدن قفس باغ وحش ها و از بین رفتن آمار تجاوز و قتل و طلاق کشککی گرفته تا استفاده ی نود درصدی مردم دنیا از روشهای ضد بارداری و چاق و چله شدن کودکان آفریقایی و روشنفکر شدن برادران طالبان و معنویت گرایی اخیر دوستان و ارتش ناتو و کلهم غرب؛ و سر عقل آمدن شرق!‏

Comments (3)

On April 1, 2010 at 8:54 PM , خلنویس said...

حالا که همه خوش و خرم دور هم جمع هستیم سیزده چیه کاهش همه سال و ماه مان بدر شود.

 
On April 1, 2010 at 8:57 PM , Anonymous said...

یه ایمیل براتون فرستادم منتظر جوابم
Gmail

 
On April 2, 2010 at 5:58 PM , Unknown said...

راستش میلمو الان چک کردم، نیومده بود شاید اشتباه فرستاده شده، این میلمه:‏
vishno.knecht@gmail.com
منتظره میل هستم