پوچی لزوما بد نیست... پوچی جز یک واژه هیچ چیزی نیست. پوچی یک نوع نفی رنج و ظواهر زندگی عادی انسان است که توسط خیال و امیالش در طی هزاران سال به وجود اومده. بنابراین پوچی نمی تونه بد باشه و برخلاف آنچه تبلیغ می شه پوچی افسردگی نیست. من پوچی رو به دید شرقی نگاه می کنم. هیچ یعنی همه چیز! و وجهه ی غربی اون رو نفی می کنم. در این تفکر پوچی ما رو از درد و رنج، از انتظار و بازی های ذهنی روزمرگی نجات می ده و کمک می کنه همه چیز رو همونطور که هستن ببینیم و نه آنطور که می خواهیم باشن و یا خیال می کنیم که هستن و یا بهمان القا می کنند که اینطورند! بلکه یک گل یک گل است. مادر مادر است. زمین زمین است. بالا پائین است! و پائین بالاست! همه چیز نسبی است اما نه آنقدر نسبی که مجموعه ای از چیزها کلیتی نداشته باشد. در چنین حالتی تو می توانی چیزها رو به راحتی قبول کنی. می توانی احساسات و برخورد دیگران به خودت رو گرامی بداری و بسیار راحت تر دوست بداری و دوست داشته بشی. وقتی انسان از همه چیز خالی شد، وقتی ظرفی پر از آشغال و کوفت زهر مارهای به جا مانده از روزمرگی خالی شد، آنگاه باران می تواند آن را پر کند، هوا می تواند آن را پر کند، طبیعت ظرف اینگونه است. باید خالی شود تا بتواند پر شود. پوچی یک همچو تعالی ای دارد.

Comments (0)