می خزم در سکوتی عمیق. عمیق تر از مارینر مریخ. و در آن تاریکی های کلمه، با کرختی دور خودم را خواهم تنید و به امید پرواز تنها خواهم شد.
پیله ای باید تنید... در عمیق ترین دره ی زندگی.‏
واقعیتی که انسان دلش نمی خواهد هرگز به آن اعتراف کند این است که او همیشه از مواجهه با سرنوشتش گیج و سردرگم است، اما دلش می خواهد همیشه وانمود کند که آن را در دست دارد.‏
چه چیز باید بر روی یک کاغذ نوشته باشی که بخواهی آنرا روزی، در لحظه ای، خونسردانه به صد و بیست و چهار تکه تقسیم کنی؟
گاهی انسان مثل موز است...
زمانی از گران ترین میوه ها بود ولی حالا یکی از ارزان ترین میوه هاست. ارزش موز حالا یک افسانه شده. زمان یک چرخ است.‏